وظیفه ما این است که خودمان را برای دفاع از مملکت آماده کنیم
قمقمه ی شهید حاج علی موحد دانش
دیدید که دست و پایم از هم جدا نشده بود
سرنوشت نامعلوم شهیدی که سالها ردّی از او پیدا نشد
نمازخواندن کمک میکند تا به اصول انقلاب پایبند باشیم
تبانی شهید علی پیکاری ، شهید سید محمد زینال حسینی و علی شکاری
آغاز جنگهای ایران و روس و پیامدهای آن تا قرارداد گلستان
نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته
دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، بتدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهی امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، اینها را مایوس […]
علاقه ی خاصی هم نسبت به حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) داشت ، هم نسیت به سادات و فرزندان ایشان . عجیب هم احترام هر سیدی را نگه میداشت . یادم نمی آید توی سنگر ، چادر ، خانه یا جای دیگری با هم رفته باشیم و او زودتر از من وارد […]
جنگ که شروع شد همه بلاتکلیف بودند؛ یک عده خانوادهشان را از شهر بیرون بردند، عدهای هم با دست خالی از ورود عراقیها به داخل شهر و تعرضات آنها جلوگیری میکردند. ستاد عملیات در هتل آبادان تشکیل شد و فرماندة سپاه به آنجا رفتوآمد میکرد. جبهههای مختلفی در آبادان بود؛ از جمله جبهة فیاضیه، ذوالفقاری […]
وصیت نامه شهید حاج حسین خرازی بسم رب الصدیقین خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام: – ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی […]
دلنوشته ی شهید عباس دانشگر (شهید عباس دانشگر این نوشته را اواخر سال (1394) در ایران به رشته تحریر در آورده است . دنیا بوی خون گرفته است. ظلمتِ ظلمِ ظالم بر عالم، پرده افکنده است. آه ای کودک سوری…؛ آه ای کودکان یمن و عراق و ای مسلمانان به خون کشیده شده…؛ قدری […]
توصیه ی من به شما جوانان این است که ضمن اینکه شهید شناسی و معرفت شناسی را انجام میدهید ، کاری کنید که شهداء نصب العین و جزئی از وجودتان شوند . همانگونه که در نزدیکی با بعضی از دوستان خود رفیق و ندار هستید ، از بین شهدا نیز یکی را انتخاب کنید و […]
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (صل الله علیه وآله وسلم) و با احترام وصیتنامه ی خود را اینگونه می نویسم: “کاش صحبتهای حاج احمد کاظمی سر لوحه ی کار امثال بنده که خادمی مجموعه ای را عهده دار شدیم قرار گیرد.” _کاش وصیت شهدا که قاب اتاق های ما را اشغال […]
مروری بر زمینه ی تاریخی قضایای کردستان بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو قولی با سلام به محضر امام امت ، خمینی کبیر و امت امام و شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و خصوصا شهدای مظلوم کردستان بنده عرایض خودم را آغاز […]
نیمه شب بود که آمدیم مسجد . ابراهیم با بچه ها خداحافظی کرد . بعد هم رفت خانه . از مادر و خانواده اش هم خداخافظی کرد . از مادر خواست که برای شهادتش دعا کند . صبح زود هم راهی منطقه شدیم . ابراهیم کمتر حرف میزد . بیشتر مشغول ذکر یا قرآن بود […]
آن زمان شایعات بسیار عحیبی در مورد محمود (کاوه) بر سر زبان ها بود که کم و بیش از این طرف و آن طرف به گوش ما هم میرسید . مثلا یکی از بسیجی ها که از نیروهای خود تیپ بود ، میگفت : کاوه عامل نفوذی سپاه توی کوموله بوده … دیگری میگفت : […]
طلبه ی جوان آنقدر زیبا صحبت میکرد که همه را به وجئ می آورد . قدرت بیان او بسیار بالا بود . مخصوصا زمانی که از امام زمان (عج) میگفت . آنقدر عاشقانه با آقا درد دل میکرد که همه اشک میریختند . عملیات فتح المبین به اهداف خود دست یافت . اما تعداد مجروحان […]
روایت پدر شهید عباس دانشگر : برای حضور به موقع در مسجد ، یک رادیوی قدیمی در آشپزخانه بود که همیشه قبل از اذان آن را روشن میکردم تا اعضای خانواده متوجه نماز باشند . گاهی هم که فراموش میکردم رادیو را روشن کنم میدیدم عباس و برادرانش وضو نگرفتند . به کنایه میگفتم : […]
سال ۶۰ اسکورت ما از سقز به سمت سنندج در حرکت بود. در تنگه بیجار به کمین ضدانقلاب برخوردیم، آتش سنگینی روی سرمان میریختند و ما را به رگبار بستند. همان اول کار 10 نفر مجروح دادیم و زمینگیر شدیم. بیسیم هم از کار افتاد و کالیبر هم کار نکرد و رانندهاش ترکش خورد و […]
بخشی از خاطرات شهید مصطفی صدرزاده : حسن کار همه را راه میانداخت. از صبح تا شب برنامههاش يک چيز بود، آن هم خدمت به رزمندگان. همه بچهها میگفتند: «حسن آخر معرفت هست». همه را میخنداند. همه به یک طریقی عاشقش شده بودند. يک روز که میخواستيم غذا به دست بچهها برسانيم با موتور راه […]
مرتضی عطایی هستم ، متولد سال 1355 در مشهد ، فرزند دوم یک خانواده هشت نفره ، سه خواهر و سه برادر . شغل و حرفه ی من تاسیسات مکانیکی ساختمان است . کارهایی مثل لوله کشی سرد و گرم ، شوفاژ ، آبگرمکن ، پکیج ، هفت هشت سالی هست که مغازه دارم ولی […]
کله قندی گل منطقه بود . از آن ارتفاعات حساس و حیاتی . از بلندی آنجا دشمن به جاده های مواصلاتی و به منطقه ی ما تسلط داشت . همیشه از همانجا بود که مشکل برایمان درست میکرد . تو عملیات آزادسازی مهران هم همین مشکل پاپیچ بچه ها شد . یادم هست روز هفتم […]
یک بار با هم آمدیم مرخصی ، او رفت دنبال کارش و من هم رفتم خانه . به قول معروق خستگی راه هنوز توی تنم بود که آمد سروقتم و گفت : استراحت دیگه بسه … گفتم خیره ان شاءالله جایی میخوایم بریم؟ لبخندی زد و گفت : آره اومدم که هم خودت رو ببرم […]
افتخار میکنم که فرزندم شهید شده است، نمیگویم که من از او راضی هستم بلکه امیدوارم که مرتضی از من راضی باشد. مرتضی به اسلام، ولایت و اهل بیت(ع) خدمت کرد، جنگ سوریه که شروع شد دلش هوایی شده بود که برود سوریه اما اقوام و آشنایان همه ناراضی بودند، اما من گفتم اگر برای […]
برادر محسن یکی از انسانهای بسیار بسیار شایسته و والامقام، باسواد و فهیم و انسانی بود که شاید نسبت به زمان خودش فرسنگها جلوتر بود. این را باور کنید که هر چه ما در مورد او بگوئیم نه تنها غلو نیست بلکه هنوز نتوانستیم بخشی از شخصیت این انسان شایسه و بزرگ را برای نسلهای […]
«بسم الله الرحمن الرحیم فوق کل ذی برٍ برٌ حتی یقتل الرجل فی سیبل الله فاذا قتلوا فی سیبل الله فلیس فوقه بر بالا دست هر نیکی، نیکی دیگری است تا آن که بنده در راه خدا، به شهادت برسد. پس همین که در راه خدا شهید شد پس دیگر بالای آن نیکی دیگری نیست. […]
در یکی از عملیات ها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. می گفت، من موشک ها را آماده کرده بودم، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده. موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود. ایشان از عمق عراق تماس گرفت که مقدم آماده […]
من تصورم این بود که وقتی خبر شهادت احمد گفته شد، حداقل تیتر همهء روزنامه های ما باید این جمله باشد که “فاتح خرمشهر شهید شد”. همان طوری که وقتی بزرگی از ما در ادبیات ، در هنر و در هرچیزی که از بین ما میرود بلافاصله تیتر میزنیم “پدر علم ریاضی” ایران از دنیا رفت. فکر […]
بسم الله الرحمن الرحيم الله اكبر اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علياً ولي الله اعوذ بالله من الشيطان رجيم صدق الله العلي العظيم السلام عليكم و رحمه الله و بركاته بسم الله الرحمن الرحيم خداوندا فقط مي خواهم شهيد شوم شهيد در راه تو، خدايا مرا بپذير […]
بسم الله الرحمن الرحیم عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . بارها نگاه کردم،جایت خالی بود، معلوم شد […]
«و فدیناه بذبح العظیم» او را به قربانی بزرگی بازخریدیم. سوره مبارکه صافات آیه ۱۰۷ اینجانب «محمدرضا دهقان امیری» فرزند علی در سلامت کامل روانی و جسمی و در آرامش کامل شهادت میدهم و به یگانگی حضرت حق و شهادت میدهم به دین مبین اسلام و قرآن و نبوت خاتم الانبیاء. حضرت محمد (ص) و […]