• امروز : پنجشنبه, ۱ خرداد , ۱۴۰۴

دفاع مقدس

شبی که آقا سید محمد متوجه شد پیکر برادرش جامانده
روزهای پس از عملیات سیدالشهداء به روایت حاج حسن نسیمی

شبی که آقا سید محمد متوجه شد پیکر برادرش جامانده

فردای عملیات سیدالشهداء من یادم هست که با یک موتور 250 به محورها رفتم که چگونگی اتفاقاتی که شب قبلش رقم خورده را بررسی کنیم. و دنبال شهدای‌مان باشیم. آن‌موقع در حوزه‌ی تخریب یادم می‌آید که آقا سید محمد، ماموریتی به آقای شهید حاج ناصر اربابیان ابلاغ می‌کند که به دنبال بچه‌ها بروند و پیکرهایشان […]

روز های بعد از عملیات والفجر هشت در فاو به روایت حاج حسن نسیمی
ماموریت اطلاعات و تخریب در فکه

روز های بعد از عملیات والفجر هشت در فاو به روایت حاج حسن نسیمی

بعد از عملیات والفجر 8 ما تقریبا در منطقه‌ی فاو که سه جاده به نام های ام القصر، البحار، بصره داشت، بودیم. یک چیزی قریب به 72- 74 روز مثلا مجموعه‌ی بچه‌های سیدالشهدا پدافند بودند. آن‌جا حجم آتش هم زیاد بود. چون به لحاظ موقعیت سیاسی برای عراق گران تمام شده بود. به همین خاطر […]

مبادا حفظ و صدور انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را فراموش كنيد
وصیت نامه سردار شهید مرتضی اسماعیل زاده

مبادا حفظ و صدور انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را فراموش كنيد

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل‌الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون به نام خداوندي كه زندگيم از اوست و به نام پروردگاري كه مرا لطف فراوان بخشيد و فرصتي داد تا در امتحان شركت كنم و در ميدان جنگ باز هم عليه باطل بشتابم و به نداي «هل من ناصر ينصرني» امام حسين(ع) […]

گم شدن شهید مرتضی اسماعیل زاده، معجزه ی خدا بود

گم شدن شهید مرتضی اسماعیل زاده، معجزه ی خدا بود

شهید مرتضی اسماعیل زاده یکی از شهدای شاخص گردان تخریب لشگر قمر بنی هاشم علیه السلام است. بچه های گردان تخریب در عملیات بدر دو گروه بودند که یک گروه به سرپرستی آقای محمد حسین‌پور و یک گروه هم به سرپرستی شهید اسماعیل‌زاده بود. قرار بود که از خط لجمن دشمن عبور کنند و بروند […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس، حاج احمدرضا هادی پور
سلاح شهید را زمین نگذاشتم و به جبهه آمدم

راوی و رزمنده دفاع مقدس، حاج احمدرضا هادی پور

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین قال علی علیه السلام: معرفت النفس انفع المعارف امام علی علیه السلام فرمود بهترین شناخت شناخت خود آدم است. با سلام و عرض ادب خدمت روح بلند حضرت امام مقام عظمای ولایت و همه بزرگان دین بنده احمدرضا هادی پور هستم. متولد ۱۳۴۴ […]

خدا خواست به خانواده‌ی شهدا بگوید من ضامن خون شهیدتان هستم
ماجرای عنایت حضرت سیدالشهداء (ع) به مادر شهید معماریان

خدا خواست به خانواده‌ی شهدا بگوید من ضامن خون شهیدتان هستم

مادر شهید محمد معماریان: من دیدم بچه دارد از پله‌ی آخر می‌افتد. دویدم که بچه را بگیرم، پایم رفت روی نرده‌ی پله‌ی آهنی، یک جوب سیمانی جلویم بود زمین خوردم و توی آن جوب افتادم. گفتم آی پایم شکست. رفتیم پایم را جاانداختیم و آمدیم. شب تا صبح، نتوانستم از دردش آرام باشم. وقتی رفتیم […]

حتی وزرا و مسئولان مرا نمی‌شناختند
برشی از مصاحبه‌ی برادر شهید سید ابراهیم رئیسی

حتی وزرا و مسئولان مرا نمی‌شناختند

  مجری: شما هیچگونه ارتباطی هم با فرضا وزرا و معاونین ایشان نداشتید اصلا؟ برادر رئیس جمهور شهید: نه اصلا من را نمی‌شناختند. حتی زمان شهادت ایشان، معاون اجرایی ایشان که سر قبرشان ایستاده بود، من را نمی‌شناخت و می‌خواست من‌را از بالای قبر کنار بزند، که ایشان جلوتر یا نزدیک‌تر باشد. چون به هرحال […]

اشک‌های چشمانش می‌گفت او نیامده که برگردد
روایتی از مقاومت و نحوه جانبازی شهید موحد دانش

اشک‌های چشمانش می‌گفت او نیامده که برگردد

  اواخر سال ۱۳۵۹ بود که با حکم برادر محمد بروجردی، مسئولیت فرماندهی عملیات ستاد غرب سپاه به غلام علی پیچک محول شده بود و من معاون شهید پیچک بودم. عملیات آزادسازی ارتفاعات بازی دراز شروع شده بود. ستونی از نیروهای دشمن روی یال کوه، بین ارتفاع ۱۱۰۰و۱۰۵۰ عبور میکرد و قصد حمله به مواضع […]

انهدام پل عبور بعثی ها در منطقه عملیاتی کربلای پنج
ماموریت گردان تخریب لشگر 57 در عملیات کربلای پنج

انهدام پل عبور بعثی ها در منطقه عملیاتی کربلای پنج

عملیات کربلای پنج، ده روز بعد از عملیات کربلای چهار شروع شد. معمولا رسم بود که وقتی یک عملیات سنگینی انجام می‌دادیم، به مرخصی می‌رفتیم و برمیگشتیم تا دو ماه بعدش که یک عملیات دیگر طرح‌ریزی کنیم. ولی بعد از عملیات کربلای چهار، در عرض ۱۰ روز با فرمان امام خمینی رحمه الله علیه، خیل […]

از امداد غیبی در عملیات کربلای چهار تا رمز پیروزی عملیات کربلای پنج
خاطرات فرمانده تخریب لشگر 57 از عملیات کربلای چهار

از امداد غیبی در عملیات کربلای چهار تا رمز پیروزی عملیات کربلای پنج

خنثی سازی میدان مین‌های عملیات کربلای چهار برای بچه های ما مثل آب خوردن بود. تفاوتی نمیکرد عمق میدان مین یک کیلومتر باشد یا ده کیلومتر. اصلا مهم نبود که عراق چه نوع مینی کاشته یا با چه آرایشی مین کاشته. بچه ها که اول معبر مینشستند مثل فرفره تا آخر میدان میرفتند. حتی برای […]

عبور از میدان مین‌هایی که نمی‌شناختیم
مین ناشناس برایمان شد آب خوردن

عبور از میدان مین‌هایی که نمی‌شناختیم

وقتی صدام دید که ایران آتش بس را قبول نمی‌کند، از تمام دنیا کمک گرفت. مثلاً در عملیات کربلای ۴ مستحکم‌ترین موانع را ایجاد کرد، که شاید در جنگ‌های اول و دوم جهانی سابقه نداشت و همچین چیزی تا به آن روز ایجاد نشده بود. که من می‌گفتم تعدادی از آن موانع را در یادمان […]

از آغاز اتحاد سپاه و ارتش تا تسلیم ده هزار سرباز بعثی
گزارشی مستند از روند اتحاد نیرو‌های مسلح که منجر به پیروزی‌هایی بزرگ شد

از آغاز اتحاد سپاه و ارتش تا تسلیم ده هزار سرباز بعثی

ما فهمیدیم که در جنگ باید متحد باشیم. مخصوصاً اینکه در زمان بنی صدر بین سپاه و ارتش اختلاف انداخته بودند. در زمان جنگ، ارتش، سازمان نظام یافته‌ و امکانات تسلیحاتی بیشتری از ما داشت. اوایل جنگ سپاه سازمان خاصی نداشت و تعدادی نیرو از شهرهای مختلف دور هم جمع شده بودیم، حتی آشپزخانه و […]

تاریخچه گردان تخریب لشگر بیست و هفت به روایت حاج احمد بیگدلی
تخریب لشکر 27 به طور رسمی در 21 عملیات در زمان جنگ شرکت کرد

تاریخچه گردان تخریب لشگر بیست و هفت به روایت حاج احمد بیگدلی

موسس و اولین فرمانده گردان تخریب، برادر حاج جعفر جهروتی بود. حاج احمد متوسلیان، کادر تخریب را انتخاب کردند. آقای جعفر جهروتی فرمانده تخریب سپاه 11 قدر شد و شهید همت فرمانده سپاه 11 قدر شد و برادرمان آقای فضلی فرمانده لشکر حضرت رسول (ص) شد. بعد از عملیات والفجر مقدماتی سپاه 11 قدر به […]

نحوه آشنایی من با گردان تخریب لشگر 27 محمد رسول الله
شعاری داشتیم در تخریب که: معبر باید معبر غلتی باشد

نحوه آشنایی من با گردان تخریب لشگر 27 محمد رسول الله

ورود من به گردان تخریب از طریق آشنایی با جعفر جهروتی زاده اتفاق افتاد. برادر جعفر هم نیروها را گلچین می کرد. اولین چیزی که میگفت این بود:« ما یکسری نیروی استشهادی و جهادی می خواهیم؛ نیرویی می خواهیم که اگر لازم شد، خودش را روی مین بیاندازد. و یک نفر خودش را فدای یک […]

ما نیرویی می خواهیم که اگر لازم شد، خودش را روی مین بیاندازد
پاسخ حاج احمد بیگدلی به یک سوال جنجالی

ما نیرویی می خواهیم که اگر لازم شد، خودش را روی مین بیاندازد

ورود من به گردان تخریب از طریق آشنایی با جعفر جهروتی اتفاق افتاد. برادر جعفر نیروها را گلچین می کرد. اولین چیزی که میگفت این بود:« ما یکسری نیروی استشهادی و جهادی می خواهیم؛ نیرویی می خواهیم که اگر لازم شد، خودش را روی مین بیاندازد. و یک نفر خودش را فدای یک گردان کند. […]

بسیجی حقیقی؛ از میدان جنگ تا بند زندان | مستند کوتاه دفاع مقدس
نمیتونستم باور کنم. پیام پوررازقی و محکومیت؟

بسیجی حقیقی؛ از میدان جنگ تا بند زندان | مستند کوتاه دفاع مقدس

مستندسازی همواره بستری برای روایت قصه‌هایی بوده است که در دل تاریخ جاودانه شده‌اند. قصه‌هایی که گاه از دل اسناد و خاطرات شفاهی بیرون می‌آیند و گاه بر اساس واقعیت‌های کمتر شنیده‌شده، بازآفرینی می‌شوند. روایت پیش‌رو نیز از همین جنس است؛ یک مستند کوتاه داستانی که به یکی از اتفاقات کمتر گفته‌شده‌ی دوران دفاع مقدس […]

راهکار شهید چمران برای دورکردن دشمن از اهواز
جلو بروید، طوری که عراقی‌ها شما را ببینند.

راهکار شهید چمران برای دورکردن دشمن از اهواز

یک روز آقای نوری، فرمانده لشکر، به مقر ما آمد. مقر ما در یک مدرسه بود. آقای نوری گفت که آقای چمران سلام رسانده‌اند و گفته‌اند: “ده پانزده نفر از این بچه‌های چریکتان را به من بدهید.” ما حدود ۲۰ نفر بودیم؛ ترکیبی از بچه‌های تبریز، تهران، و شهرهای دیگر. این‌طور نبود که از هم […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج احمد بیگدلی
آغاز فعالیت های انقلابی در کنار شهید محسن کربلایی

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج احمد بیگدلی

حاج احمد بیگدلی، از چهره‌های برجسته و فعالان انقلابی، با سابقه‌ای ارزشمند در مبارزات پیش از انقلاب و سال‌های نخستین دفاع مقدس، یکی از شخصیت‌هایی است که تجربه‌های او نقش مهمی در ثبت و انتقال تاریخ انقلاب و جنگ دارد. او که از دوران نوجوانی در جریان فعالیت‌های انقلابی حضور داشته، در توزیع اعلامیه‌های امام […]

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد
حاج قاسم احترام پیرمرد را نادیده نگرفت

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد

شهید حاج قاسم اصغری، زمانی که تیری به پایش اصابت کرده بود، آن تیر منفجر شد. این تیر از نوع دو زمانه بود. پس از این حادثه، مدتی در شهر ماند. خانمش اجازه نمی‌داد که او به جبهه بازگردد. حدود یک سال در شهر ماند، اما پس از آن به گردان تخریب بازگشت و معاون […]

عملیات خیبر به روایت حاج مهدی قدیمی (قسمت اول)

عملیات خیبر به روایت حاج مهدی قدیمی (قسمت اول)

یکی از خاطرات بسیار خنده‌دار و جالب که شاید بعضی از دوستان هم شنیده باشند، مربوط به زمانی است که در پایگاه شهید موحد حضور داشتیم. ما فکر می‌کنیم حدود شش یا هفت ماه در آنجا بودیم. اگر درست به خاطر داشته باشم، این دوره مربوط به مدتی قبل از عملیات خیبر بود. در آن […]

شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد
معماریان دانشجوی انگلستان بود و فردی تحصیل‌کرده و بافضیلت

شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد

یکی از شهدایی که برای من بسیار شاخص بود، شهید معمارزاده بود. تا جایی که من به خاطر دارم، او را به نام حسین می‌شناختیم، اما بعدها که با دوستانم صحبت می‌کردیم، فهمیدم که نام اصلی‌اش سیامک بوده است. شهید معماریان دانشجوی انگلستان بود و فردی تحصیل‌کرده و بافضیلت محسوب می‌شد. محاسن او تازه درآمده […]

نحوه شهادت حاج ابراهیم همت به روایت حاج جعفر جهروتی زاده
چقدر خوبه آدم به این شکل به دیدن ارباب برود.

نحوه شهادت حاج ابراهیم همت به روایت حاج جعفر جهروتی زاده

ما چند شب در طلائیه درگیر بودیم. هدف از حضور در طلائیه این بود که بتوانیم راه را از جاده “نشوه” عراق باز کنیم و از طریق این جاده به جزایر شمالی و جنوبی راه پیدا کنیم. هدف اصلی این بود که یک راه زمینی باز شود تا امکانات و تدارکات بتوانند به‌راحتی رفت‌وآمد کنند. […]

این سه شهید آخرین امید صدام را ناامید کردند
وقتی آن پل منفجر شد، عراق از همه چیز ناامید شد.

این سه شهید آخرین امید صدام را ناامید کردند

عملیات بیت‌المقدس در سه مرحله آغاز شد. در مرحله اول، ما از کارون به جاده آسفالت رسیدیم. در مرحله دوم، به دژ (کوسواری) پیشروی کردیم و در مرحله سوم، از دژ (مارد) تا آن طرف جاده شلمچه و خاک‌ریزی که نزدیک نهر خین بود، مستقر شدیم. در بحث محاصره خرمشهر، حاج احمد قبل از عملیات […]

ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء
زمانی که می‌خواستیم به مقر تیپ ده برویم، یک خمپاره ۶۰ به کاپوت ماشین اصابت کرد

ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء

در عملیات مسلم، تیپ سیدالشهدا تشکیل شد و در آن زمان، شهید علی موحد دانش به‌عنوان فرمانده تیپ بودند. مدتی گذشت تا اینکه شهید موحد در جلسه‌ای به من گفت: “یک نفر را به‌عنوان مسئول تخریب لشگر ده سیدالشهدا معرفی کن.” چند روزی گذشت، اما با وجود اینکه تعدادی از بچه‌ها برای این مسئولیت بودند، […]

نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته
با وجود تمام این چالش‌ها هیچ شهیدی ندادیم

نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته

ما در تخریب معمولاً یک گروهی داشتیم که به آن “اطلاعات رزمی” می‌گفتند. این گروه وظایف اطلاعاتی را بر عهده داشت. آن‌ها هم با بچه‌های اطلاعات تیپ و لشکر همکاری می‌کردند و هم مین‌های جدید را شناسایی کرده و اطلاعات آن‌ها را به ما منتقل می‌کردند. در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس، بچه‌ها به یک مین […]