روزی که مردم به خیابان آمدند و شعار دادند: «انرژی هستهای حق مسلم ماست »، این شعار کابوسی بزرگ برای نظام سلطه بود.
بیایید به یاد بیاوریم که پیش از مطرح شدن بحث هستهای، اروپا چه نگاهی به ما داشت و چه مذاکراتی با ایران انجام میداد؟
وقتی پای انرژی هستهای به میان آمد، گفتگوها بر پایه فناوری شکل گرفت! اما گاهی این گفتگوها صرفاً برای محدود کردن است. آیا اروپا و آمریکا به لیبی که تمام انرژی هستهای خود را به آنها واگذار کرد، رحم کردند؟
آیا به صدام، که حاضر شد در ازای انرژی هستهای تسلیم شود، رحم کردند؟
اینکه برخی معتقدند باید گوش به فرمان نظام سلطهگر باشیم، بهتر است ابتدا بنویسند که سخن آخر نظام سلطه چیست؟
مسیر آینده دنیا در همین گفتگوها است؛ درگیری بر سر قدرت جهانی و رفاه و بهرهوری امروزی است.
انرژی هستهای مجموعهای از نکات را در بر دارد که از مؤلفههای اقتدار محسوب میشود. در واقع، ما در منطقهای قرار داریم که توانستهایم ثابت کنیم خودمان میتوانیم مولد باشیم. ما بدنه انسانی و نیروی کارشناس داریم و ثابت کردهایم که اگر بخواهیم، میتوانیم به این فناوری دسترسی پیدا کنیم. ما کشوری آقا اجازه نیستیم، بلکه کشوری مستقل در علم و فناوری هستیم.
مسیری که در ایران پیش گرفته ایم، مسیر اقتدار ملی است.