روزی که ابراهیم عشریه رزق شهادتش را از حضرت رقیه (س) گرفت
عملیات والفجر یک به روایت حاج علی بهجانی ممقانی
واکنش ناخودآگاه من به بی حرمتی به شهدا
روایت پدر شهید حسین غلام کبیری از شهادت فرزندش
از آخرین باری که حاج قاسم را دیدم تا خبر شهادتش
اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست البته دشمنی نباید کرد …
پسته ای که روی زمین افتاده بود
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج محمد زارعکار
فردای عملیات سیدالشهداء من یادم هست که با یک موتور 250 به محورها رفتم که چگونگی اتفاقاتی که شب قبلش رقم خورده را بررسی کنیم. و دنبال شهدایمان باشیم. آنموقع در حوزهی تخریب یادم میآید که آقا سید محمد، ماموریتی به آقای شهید حاج ناصر اربابیان ابلاغ میکند که به دنبال بچهها بروند و پیکرهایشان […]
به محض اینکه شهدای عملیات انتقال پیدا کردند، یک سری اتفاقات دیگر رخ داد، من یادم هست که وقتی در این محور به گردانهای حضرت علی اصغر علیه السلام و المهدی علیه السلام رسیدم، دیدم که یکی از همین بچه های ارتش ساعت شهید حسنیان را از روی مچش باز میکرد. یادم نمیرود، یک ساعتی […]
شهید حاج قاسم اصغری از عملیات سیدالشهداء ع می گفت و تعریف میکرد ؛ میگفت : دریاچه ماهی ، سمت شلمچه ، دریاچه ای بود با آب راکد که مانند آب استخر صاف بود. بچه ها رفتند و دشمن آتش را بست به بچه ها و بچه ها روی زمین خوابیدند و نمی توانستیم کاری […]
در عملیات سیدالشهداء علیه السلام ، عراق یک محوری را از ارتش گرفته بود . این طور که فرمانده ها اعلام کردند و من نقل قول می کنم ؛ گفتند محوری که ارتش نتوانست مقاومت کند و از دست داد را لشکر سید الشهداء علیه السلام باید برود و ماموریتش را انجام دهد و آن […]