معرکه گیری به سبک شهید حاج رسول فیروزبخت
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت چهارم)
پیکر شهیدی که بعد از چهارده سال ، سالم پیدا شد
عملیات بیت المقدس به روایت حاج احمد حسین خانی
حاج قاسم من را به گردان تخریب برد
حاج عبدالله اینگونه رزمنده ها را در گردان زمین گیر کرده بود
دوره آموزشی گردان تخریب به روایت حاج حبیب فرخی
اى عمّار ! هر گاه على را ديدى كه راهى را مىپيمايد و مردم به راه ديگرى مىروند راه على را برو…
ما فهمیدیم که در جنگ باید متحد باشیم. مخصوصاً اینکه در زمان بنی صدر بین سپاه و ارتش اختلاف انداخته بودند. در زمان جنگ، ارتش، سازمان نظام یافته و امکانات تسلیحاتی بیشتری از ما داشت. اوایل جنگ سپاه سازمان خاصی نداشت و تعدادی نیرو از شهرهای مختلف دور هم جمع شده بودیم، حتی آشپزخانه و […]
در اواخر اسفند 57 ما با شورای انقلاب صحبت کردیم. گفتیم چهار گروه هستند، هر چهار گروه هم یک هدف را دنبال میکنند. و در خط و یک نگاه هستند. خوب است که به هرحال این جریان به یک مرکزیت برسد و هماهنگ شود و نیروها در هم ادغام شوند. شورای انقلاب کاملا استقبال کرد، […]