راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مریدعلی محمدی
ماجرای شیمیایی شدن شهید حاج عبدالله نوریان
احساس میکنم عمرم اینطوری تلف میشه
بیست و یک روز محاصره ، بدون آب و غذا و مهمات
خرید باتری در ازای شفاعت شهید علیرضا زمانی
ماموریت در اطلاعات با کمک عراقی ها
بیدار شو ! یک صلوات بفرست و بگیر بخواب
لاستیک هایی که مسلح شده بود
سال هزار و سیصد و شصت و هفت ، درست در شب شهادت امام هادی علیه السلام پسربچه ای به دنیا آمد که نامش را هادی گذاشتند . محمد هادی ذوالفقاری دلسپرده ی امام هادی علیه السلام بود و تحت الطاف الهی به جایی رسید که سالها بعد در دفاع از حریم امام هادی علیه […]
ایام فتنه بود و هر روز اتفاقات عجیبی در این کشور رخ می داد. دستور رسیده بود که بسیجی ها برنامه ایست و بازرسی را فعال کنند. بچه های بسیج مسجد، در حوالی میدان شهید محلاتی برنامه ایست و بازرسی را آغاز کردند. هادی با یکی دیگر از بسیجی ها که مسلح بود با یک […]
دوستی من با هادی ادامه داشت زمانی که هادی در منزل ما کار می کرد او را بهتر شناختم بسیار فعال و با ایمان بود حتی یکبار هم ندیدم که در منزل ما سرش را بالا بیاورد . چندبار خانم من که جای مادر هادی بود برایش آب آورد . هادی فقط زمین را نگاه […]