از کتاب شما به عنوان پناهگاه استفاده خواهم کرد
من داد میزنم ، تو هم هروقت ترست ریخت داد بزن
اولین باری که شهید محمود کاوه رو دیدم
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت هشتم)
روحانی و رزمنده دفاع مقدس حجه الاسلام حاج مسعود تاج آبادی
روایت جانباز قطع نخاع حاج علی کمیجانی از ماجرای مجروح شدنش
ما که میگوییم که ما شیعه حضرت امیر (ع) هستیم
آيا مىخواهيد چيزى به شما بياموزم كه از خدمتکار بهتر باشد؟
مجری: شما هیچگونه ارتباطی هم با فرضا وزرا و معاونین ایشان نداشتید اصلا؟ برادر رئیس جمهور شهید: نه اصلا من را نمیشناختند. حتی زمان شهادت ایشان، معاون اجرایی ایشان که سر قبرشان ایستاده بود، من را نمیشناخت و میخواست منرا از بالای قبر کنار بزند، که ایشان جلوتر یا نزدیکتر باشد. چون به هرحال […]