معاون تیپ عاشورا شهید شیرعلی سام
وقتی شهید محسن چهاردولی خودش را ثابت کرد
اشکهای چشمانش میگفت او نیامده که برگردد
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج حسن محمد قریب
شهید محمود گلزاری برای ما مثل یک پدر و برادر بود
نحوه تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به روایت جواد منصوری
آخرین وداع شهید خیاط ویس با خانواده
یک روایت از فوتبال بازی کردن شهید نوریان
یک روز مادرم به اتاق میرود و میبیند که ابراهیم دستش در جیب پدرش است. همین که او را میبیند، فوری دستش را میکشد. ابراهیم جریان را تعریف میکند و میخواهد این ماجرا فاش نشود.
