نمی گذاشت ناتوانی جسمی اش او را عقب بیاندازد
دفتر خاطرات و ماجرای خاطرخواهی شهید مجید رضایی
ماموریت پاکسازی میدان مین در منطقه پنجوین
پسرک فلافل فروشی که مدافع حرم امام هادی علیه السلام شد
عملیات کربلای پنج به روایت حاج مسعود تاج آبادی
اگر لازم شد من میدوم توی میدون مین ، شماها با فاصله دنبالم بیاین
حاجی ما کار و زندگی داریم شاید این هلیکوپتر بخواهد حالا حالاها بچرخه…
حاج رسول ، ماجرای شهادتش را با جزئیات برای من تعریف کرد
اوایل امسال با تعدادی از رفقا من جمله شهید سیدابراهیم (مصطفی صدرزاده) رفته بودیم برا شناسایی قبل از عملیات (تو منطقه ی درعا) حین برگشت، با توجه به فصل بهار و کشتزارهای گسترده ی تو منطقه، حاشیه ی راه بوته های بلندی که انتهای ساقه هاشون، خارهای توپی شکل (اندازه ی یه گردوی بزرگ) رشد […]
امروز تو زینبیه همش خاطراتی که با سید ابراهیم بودم جلو چشمم زنده شد… کبابی که آخرین بار خوردیم و گفت: یادش بخیر با سردار شهید حاج حسین بادپا اومدیم اینجا و بهش گفتم حاجی نمی خوای سور شهادتت رو بدی؟ باهم کباب گوشت شتر خوردیم…و منم برد داخل کبابی و یه نهار به یاد […]