متن وصیت نامه شهید سید مصطفی صدر زاده
ماجرای خرید دوربین عکاسی برای گردان تخریب
هر کس ریش داشت را میزدند و محاسنش را میکندند
ناگهان مصطفی یاغی شد و گفت من باید جلو بروم
حاج عبدالله نمی گذاشت بچه ها بیکار باشند
شیعه به دنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم
اختلافات نواب ، کاشانی و مصدق
لباس رزم و لباس طلبگی شهید مهدی ضیائی
سال پنجاه و نه اعزام شدم به جبهه کردستان .بعد از اینکه آزاد سازی ها تموم شد ، من زخمی شده بودم . دوباره برگشتم سقز .اونجا بودم که گفتن میخوان گردان درست کنن . گفتن کسی هست به نام محمود کاوه . کاوه بود و رفیعی . این دو نفر مشهدی بودن و میخواستن […]