شما کجا و اینجا کجا ؟ طوری که انگار یک شهید را می خواهد تشییع کند هر کاری می کنم شهید نمی شوم فرمانده سپاه قدر ، رزمنده ی مجروح را به دوش گرفت و به عرش برد عباس یک ماشین چپی گردنِ گردان گذاشت حاج رسول ، ماجرای شهادتش را با جزئیات برای من تعریف کرد هیچ کس باورش نمی شد اما من میدانم خیلی خالصانه و مخفی و پنهان دنبال معنویات بود
در عملیات عاشورای 3 خانه مان کرج بود. من هم رفتم سپاه کرج در انجا به من گفتند گردان حضرت علی اصغر برو خیلی نیرو احتیاج دارند. ما هم 12 نفر از بچه ها ی کرج رفتیم بیشترشان الان زنده هستند. با همدیگر به گردان حضرت علی اصغر رفتیم. از تیپ حضرت سید الشهدا (ع) […]