اینگونه به گردان رفتم و تخریبچی شدم عباس همه ی فن های کشتی را روی من پیاده میکرد نگذاريد ميليونها مردم محروم افغانستان ، اينگونه قرباني فتنهي طالبان شوند عملیات عاشورای سه به روایت حاج حبیب فرخی روحیه ی بچه های گردان تخریب به روایت حاج حسن نسیمی عملیات والفجر یک به روایت حاج مهدی قدیمی حاج سید حمید موسوی زاده یک بار سفارش سید مجتبی را به برادرش کردم
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه. مدیر نظام می گوید، مقابل در حیاط روی یک نیمکت بی پشتی گذاشتند اما مگرول کردند؟! جماعت کثیری مجاهد و غیر مجاهد از بیرون فشار آوردند و ریختند توی حیاط محشری بر پاسد مثل مور وملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه میخواستند خود را به […]
آقا را بردیم توی نظمیه، مدیر نظام می گوید، کنار دیوار شمالی دالان ورودی نیمکتی بود، آقا را روی آن نیمکت نشاندیم باز هم یادآور می شوم که آقا علاوه بر درد پایی که از موقع تیر خوردن داشت مدتی هم بود که مریض بود، روی نیمکت نشست وسط تابستان بود عرق کرده بود، عرق […]
این بود گزارش محاکمه حاج شیخ فضل الله نوری چنان که صاحب منصب کشیکی آن روز نظمیه که خود در جلسه حاضر و ناظر بوده نقل می نماید از قرائن بتوان حدس زد که تمام جلسة محاکمه بیش از یک ساعت الی یک ساعت و نیم طول نکشیده، باید در نظر داشت همان وقتی که […]