احمد لاینصرف از سید درباره احمد شاه می پرسم. سید از حرف زدن درباره ی مرده ها احتراز دارد. ولی ما با هم قرار گذاسته ایم که نیک و بد گفته شد و سید هرچه فکر میکند بر زبان بیاورد. سیدضیاء: خدا رحمتش کند. پادشاهی بود بی عرضه ،ترسو. از آن دسته بچه هایی که […]
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه. مدیر نظام می گوید، مقابل در حیاط روی یک نیمکت بی پشتی گذاشتند اما مگرول کردند؟! جماعت کثیری مجاهد و غیر مجاهد از بیرون فشار آوردند و ریختند توی حیاط محشری بر پاسد مثل مور وملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه میخواستند خود را به […]
آقا را بردیم توی نظمیه، مدیر نظام می گوید، کنار دیوار شمالی دالان ورودی نیمکتی بود، آقا را روی آن نیمکت نشاندیم باز هم یادآور می شوم که آقا علاوه بر درد پایی که از موقع تیر خوردن داشت مدتی هم بود که مریض بود، روی نیمکت نشست وسط تابستان بود عرق کرده بود، عرق […]
این بود گزارش محاکمه حاج شیخ فضل الله نوری چنان که صاحب منصب کشیکی آن روز نظمیه که خود در جلسه حاضر و ناظر بوده نقل می نماید از قرائن بتوان حدس زد که تمام جلسة محاکمه بیش از یک ساعت الی یک ساعت و نیم طول نکشیده، باید در نظر داشت همان وقتی که […]