ماجرای محکومیت قضایی برای شهید پیام پوررازقی
مگر نمیبینی همه رفتهاند و ما ماندهایم؟
من گفتم یارِ من پیام ، اونم قبول کرد
یک روز به شما خبر میرسد که این پاها چه کار کردند
خون شهدا نمیگذاشت شهید سید محمد به مرخصی برود
ماجرای شیمیایی شدن شهید حاج عبدالله نوریان
حاج موسی طیبی
آیا میشود آدمیزاد از شرّ خودبینی و هوای نفس آزاد شود؟
اوایل امسال با تعدادی از رفقا من جمله شهید سیدابراهیم (مصطفی صدرزاده) رفته بودیم برا شناسایی قبل از عملیات (تو منطقه ی درعا) حین برگشت، با توجه به فصل بهار و کشتزارهای گسترده ی تو منطقه، حاشیه ی راه بوته های بلندی که انتهای ساقه هاشون، خارهای توپی شکل (اندازه ی یه گردوی بزرگ) رشد […]
امروز تو زینبیه همش خاطراتی که با سید ابراهیم بودم جلو چشمم زنده شد… کبابی که آخرین بار خوردیم و گفت: یادش بخیر با سردار شهید حاج حسین بادپا اومدیم اینجا و بهش گفتم حاجی نمی خوای سور شهادتت رو بدی؟ باهم کباب گوشت شتر خوردیم…و منم برد داخل کبابی و یه نهار به یاد […]