پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۵۵
صبح به فرودگاه رفتم که شاهنشاه تشریف میآورند سلطان قابوس را راه بیاندازند. بعد در رکاب مبارک به سعدآباد برگشتم و شرفیاب شدم و کارهای جاری را عرض کردم. فرمودند: این پسر (سلطان قابوس)، بسیار پسر خوبی است و جز به مشورت ما قدمی بر نمیدارد. عرض کردم: بفرمایید مرد عاقلی است. شاهنشاه بدون هیچگونه نظری، همهجور کمک به او میفرمایید. جز این است که نتیجه آن موجب امنیت خلیج فارس میشود؟ فرمودند: همینطور است و فکر نمیکنم که اصولاً بخواهد که ما خاک او را ترک کنیم. عرض کردم: اگر عاقل باشد که هرگز نخواهد خواست، چنان که آلمانیها نمیخواهند که آمریکاییها از کشورهایشان خارج شوند و حتی مخارج آنها را هم میپردازند. سؤال فرمودند: در این دو شبه خوشگذرانی چه کرد؟ عرض کردم: هر شب چهار خانم در اختیارش بود (در خارج کاخ)، اما چه کرد، نمیدانم. فرمودند: تازه داماد احیاناً ناخوش نشود. عرض کردم: خیر، دخترهای ایرانی تمیز شدهاند و او هم خیلی آنها را دوست میدارد.
پذیرایی شاه از سلطان قابوس با دختران ایرانی
- کد خبر : 5856
پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۵۵ صبح به فرودگاه رفتم که شاهنشاه تشریف میآورند سلطان قابوس را راه بیاندازند. بعد در رکاب مبارک به سعدآباد برگشتم و شرفیاب شدم و کارهای جاری را عرض کردم. فرمودند: این پسر (سلطان قابوس)، بسیار پسر خوبی است و جز به مشورت ما قدمی بر نمیدارد. عرض کردم: بفرمایید مرد عاقلی […]
- نویسنده : اسدالله علم
- منبع : کتاب یادداشت های علم ، جلد شش ، صفحه 170