• امروز : یکشنبه, ۲۷ مهر , ۱۴۰۴
در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شدم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج عباس فرهمند

  • کد خبر : 6721
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج عباس فرهمند

بسم‌الله الرحمن الرحیم بنده عباس فرهمند، متولد ۱۳۳۹، اهل تبریز هستم که در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شدم. قَبل از جنگ، عملیات و مأموریت هایی برای کردستان داشتیم. دو سه ماهی آنجا بودیم و با با کوموله و دموکرات درگیر بودیم. جنگ شروع شد. بنده در عملیات سوسنگرد بودم. در فتح خرمشهر هم آنجا بودم […]

بسم‌الله الرحمن الرحیم

بنده عباس فرهمند، متولد ۱۳۳۹، اهل تبریز هستم که در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شدم. قَبل از جنگ، عملیات و مأموریت هایی برای کردستان داشتیم. دو سه ماهی آنجا بودیم و با با کوموله و دموکرات درگیر بودیم.

جنگ شروع شد. بنده در عملیات سوسنگرد بودم. در فتح خرمشهر هم آنجا بودم و از عملیات بیت‌المقدس تا آخر جنگ، در منطقه حضور داشتم. در فتح المبین، بیت‌المقدس، والفجر 4 و6و 8 بودم.

من با آقای شهید جوادی نبودم؛ اما آقای اکبر جوادی فردی شاخص بود که مسئولیت واحد آموزش نظامی را بر عهده داشت؛ یک مسئولیتی هم در گردان تخریب داشت. در گردان تخریب «الحق و الانصاف» بر دل بچه‌ها حکومت می‌کرد.

آن‌قدر مرد با ادب، با احترام و با شخصیتی بود که کسی جرئت نمی‌کرد حرفش را زمین بیندازد. هرچه بر زبان می آورد، بچه‌ها فوری می‌گرفتند، می‌رفتند دنبال کار و  پیگیر بودند. آقای جوادی، نمونه بود.

آقای شهید مهدی باکری، فرمانده لشکرمان بود. شهید باکری، شهید جوادی را از جوانی شناخت و مسئولیت به او داد. و ایشان  هم به حول و قوه الهی، تمام مسئولیت‌ها را موفق و پیروز انجام داد.

بچه‌ها از دستورات ایشان سبقت می‌گرفتند. ایمان داشت به آنها و طوری حرف نمی‌زد که دل بچه‌ها را بشکند. وقتی که در عملیات بود، خط اول بود. همه هم پشت سرش حرکت می‌کردند که یک موقع ما از ایشان عقب نمانند. خیلی مرد پر شور و زرنگ و با صداقتی بود.

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=6721
  • نویسنده : حاج عباس فرهمند
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

27مهر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج حسین خدایی
رزمنده گردان تخریب لشکر ۳۱ عاشورا

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج حسین خدایی

ثبت دیدگاه