حسن اعظام قدسی (اعظامالوزاره) در خاطرات خود ماجرایی را از قول کنسول انگلیس در مشهد نقل میکند که دخالتهای آن کشور را در امور ایران و کودتای نظامی ۱۲۹۹ مشخص مینماید. البته قابل ذکر است که در اصل دخالت انگلیس تردیدی در بین مورخین وجود ندارد بلکه چگونگی ماجرا و عوامل موثر در آن و نقشه پیچيدةٌ آنان مورد بحث است. او مینویسد:
یکی ازآزادیخواهان که در دور چهارم از خراسان انتخاب گردید. برای اين که عضوکمیته ی دموکرات خراسان بود و از لحاظ حسن اخلاق و سلوک با هر طبقه، مورد توجه و وثوق آن جا بود. لذا مردم با طیب خاطر ایشان را به نمایندگی خود برای مجلس شورای ملی انتخاب کردند. ایشان بهترین دوست نویسنده بوده و میباشد که جریان را مستقیماً برای نویسنده نقل نموده و اینک ما هم عیاً برای اطلاع خوانندگان عزیز ذیلاً شرح میدهیم:
روز بر حسب خواستة قنسول انگلیس در مشهد ملاقات دوستانه میشود. قنسول در مذاکرات ، اظهار عدم رضایت از افکار عمومی مینماید. جواب: شما به دست و عمل خودتان ناراضی بار آورده و میآورید. شما ملّیون وآزادیخواهان را از خود دورکردید و درب سفارتخانه را به روی دوستان بستید و همه را واگذارکردید به یک نفر. انتظار دارید راه دوستی کماکان باز بماند؟ قطعاً نمیشود. قنسول جواب داد: بعد از مأیرس شدن از قرارداد که به دست وثوقالدوله و پشتیانی دموکراتها میبایستی انجام بگیرد و عدم موفقیت وثوقالدوله در مقابل مخالفت مردم به دست تبلیغات دیگران، در اين بازی لطمه ی بزرگی به سیاست بریتانیا درصحنه بازی دنیا وارد آمد که شاید کمتر سابقه داردکه در بازی برد نداشته باشیم؛ ولی در اين بازی باخت ما مسلم گردید:
اين بو د که نمیتوانستیم تحمل نموده و ساکت بمانیم. برای اين که در دنیا شکست خوردهمحسوب نشویم، در مقام تهیه و طرز عمل برآمدیم که به صورت دیگر مورد اجرا قرار داده شود. لذا از ناحية نایبالسلطنة هندوستان برای برقراری نظم و تهیة قوا در ایران پیشنهادی گردید. در پیشنهاد نایب السلطنه چند ماده ذکر شده بو دکه برای آتیه در ایران باید عملی و اجرا گردد که آنچه در جنگ بینالمللی اول ضرر بردیم، درجنگ دوم که قطعاً پیش خواهد آمد جلوگیری شود.
- تمرکز قوای نظامی و سیاسی در یک جا
- استقلال پول ایران از راه نشر اسکناس به وسیله بانک تأسیس شده دولت ایران
- تجدید قرارداد نفت و پایدار بودن آن
- از بین بردن عشایرخاصه سرحدداران نقاط مرزی ایران و مستقر ساختن نظامی درآن نقاط
- از بین بردن روحانیون و ضعیف کردن آنان
- برهم زدن بساط عزاداری که خود بزرگترین وسیله برای خنثی نمودن سیاست استعماری دولت بریتانیا است
- گرفتن کارهای بزرگ از مردان مأل اندیش و دادن به دست مردان جوان فروماية بیایمان و تعصب!
در خاتمهٌ پیشنهاد، ذکر شده بود که چنانچه در پیشرفت انقلاب روسیه و برطرف کردنش موفقیت حاصل نشود و شورشطلبان روی مرام خود به رهبری لنین زمام روسیه را در دست بگیرند، لازم است در مواردی که مربوط به مذهب میشود، تجدیدنظر و در سیاست مطابق روز رفتار شود. البته آن وقت روحانیون بیشتر به طرف ما آمده و سیاست ماکاملاً برقرار خواهد ماند.
قنسول درآخر بیاناتش اظها رکرد: میدانید که راه مشروطه را ما به ایران با زکردیم و از دوران خیلی پیش مشغول کار به دست روشنفکران ایران بودیم و ابتدا جمعیتی به نام فراماسون تشکیل داده شد که افراد اين جمعیت در مرحلة بسیار اندک بود . سید جمال اسدآبادی، حاج سیاح، ذکاءالملک، مخبرالدوله سید نصراله، مشیرالملک پسر میرزا نصرالله خان نایینی، امینالدوله، علاءالسلطنه، مخبرالسلطنه، میرزا ملکمخان، ممتاز الدوله، ممتازالملک، سعدالدوله، حاج محتشم السلطنه و سید محمدرضای شیرازی که بعداً توسط همین اشخاص، خلیل خان اعلمالدوله، موتمنالملک و سید محمد طباطبایی مجتهد نیز وارد شدند.
روی دستوری که برای آنها معین کرده بودیم، جلب مردمان روشنفکر مینمودند و نیز مرکز روحانیون در نجف را به دست گرفتیم که از قضية ارزی تا دخانیات و تحریم آن پند گرفتیم و برای موفقیت دراين راه، دو نفر از مردان برجستهٌ بریتانیا را به عنوان مسلمان شدن و قبول اسلام در حوزه علمية نجف که آن روز مرجعیت با حاج میرزا حسین و حاج میرزا خلیل بوده، وارد کردیم که تحصیل میکردند.
به طوری که گفته شد این فکر از موقعی که قضیه تنباکو پیش آمد، برای سیاستمداران آن روز بریتانیا به دست آمد. با اینکه از مدتی پیش روحانیت در سامره را در دست داشتیم، ولی با مختصر تغافل از حوزه علمي سامره و از طرفی هم بیدار بودن شخص اول روحانی آن موقع آقای شیرازی, این قضیه پیش آمد. قضیةٌ شیرازی و تنباکو و بازی کردن ناصرالدین شاه به راهنمایی دربار روسیه به شکست ما منج رگردید.
پس از این مذاکرات در خاتمه به دوست من میگوید: شما انتخاب خواهید شد و از اين به بعد، دوستی برقرار خواهد ماند. و همینطور هم شد.