آتشسوزی کارخانهی تولید پیراهن تریانگل شرتویست
در ۲۵ مارس سال ۱۹۱۱، کارخانهٔ شرکت تریانگل شِرتوِیست در شهر نیویورک دچار آتشسوزی شد و ۱۴۶ کارگر جان خود را از دست دادند. این حادثه بهعنوان یکی از بدنامترین رویدادها در تاریخ صنعت آمریکا شناخته میشود، زیرا مرگها تا حد زیادی قابل پیشگیری بودند—بیشتر قربانیان به دلیل بیتوجهی به موارد ایمنی و درهای قفلشدهٔ داخل ساختمان کارخانه جان باختند.
این تراژدی توجه گستردهای را به شرایط خطرناک کار در کارگاههای استثماری جلب کرد و به تدوین مجموعهای از قوانین و مقررات منجر شد که از ایمنی کارگران بهتر حفاظت میکردند.
شرایط کاری در کارخانهٔ تریانگل شرتویست
کارخانهٔ تریانگل، که مالکیت آن در اختیار مکس بلانک و آیزاک هریس بود، در سه طبقهٔ بالایی ساختمان اَش (Asch Building) در گوشهٔ خیابان گرین و واشنگتن پلیس در منهتن قرار داشت. این کارخانه یک کارگاه استثماری واقعی بود که در آن زنان جوان مهاجر در فضایی تنگ و شلوغ، پشت ردیفهای ماشینهای خیاطی کار میکردند. تقریباً همهٔ کارگران دختران نوجوانی بودند که انگلیسی نمیدانستند و از دوشنبه تا جمعه روزی ۱۴ ساعت و در آخر هفتهها ۸ ساعت کار میکردند.
در سال ۱۹۱۱، چهار آسانسور به طبقات کارخانه دسترسی داشت، اما تنها دو آسانسور کاملاً قابل استفاده بودند و کارگران مجبور بودند برای رسیدن به آنها از یک راهروی باریک عبور کنند. دو راهپله به خیابان وجود داشت، اما یکی از بیرون قفل شده بود تا از سرقت جلوگیری شود و دیگری فقط به سمت داخل باز میشد. مسیر فرار اضطراری آنقدر باریک بود که حتی در بهترین شرایط نیز ساعتها طول میکشید تا همهٔ کارگران بتوانند از آن پایین بروند. در واقع، این مسیر فرار در طول آتشسوزی، بر اثر گرمای شدید و وزن زیاد افرادی که قصد پایین رفتن داشتند فروریخت.
خطر آتشسوزی در کارخانههایی مانند تریانگل شرتویست شناختهشده بود، اما سطح بالای فساد در صنعت پوشاک و در دولت شهری باعث میشد هیچ اقدام مؤثری برای پیشگیری از آتشسوزیها انجام نشود.
بلانک و هریس پیش از این هم سابقهای مشکوک از آتشسوزی در کارخانههایشان داشتند. کارخانهٔ تریانگل در سال ۱۹۰۲ دو بار دچار آتشسوزی شد، و کارخانهٔ دیگر آنها، شرکت دایمِند وِیست، نیز در سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۰ دو بار سوخت.
به نظر میرسد بلانک و هریس عمداً پیش از ساعات کاری محلهای کارشان را آتش میزدند تا از بیمههای سنگینی که گرفته بودند خسارت دریافت کنند—کاری که در اوایل قرن بیستم چندان غیرمعمول نبود. هرچند این موضوع علت آتشسوزی سال ۱۹۱۱ نبود، اما در وقوع فاجعه نقش داشت؛ زیرا بلانک و هریس از نصب سیستمهای آبپاش و اتخاذ دیگر اقدامات ایمنی خودداری کردند، مبادا مانع آتش زدن عمدی دوبارهٔ کارگاهها شود.
به این بیمسئولیتی، سیاستهای ضدکارگری مشهور بلانک و هریس نیز افزوده میشد. کارگران آنها با وجود کار ۱۲ ساعته در هر روز، تنها ۹ تا ۱۵ دلار در هفته دستمزد میگرفتند. زمانی که اتحادیهٔ بینالمللی کارگران پوشاک زنانه در سال ۱۹۰۹ برای افزایش دستمزد و کاهش ساعات کار و تعیین ساعات منظم دست به اعتصاب زد، شرکت بلانک و هریس از معدود تولیدکنندگانی بود که مقاومت کرد. آنها با استخدام پلیس بهعنوان اوباش، زنان اعتصابی را زندانی میکردند و با پرداخت رشوه به سیاستمداران، باعث میشد که چشم خود را بر این ظلم ببندند.
چه چیزی باعث آتشسوزی کارخانهٔ تریانگل شرتویست شد؟
در بعدازظهر شنبه، ۲۵ مارس، حدود ۶۰۰ کارگر در کارخانه حضور داشتند که آتشسوزی از داخل یک سطلِ پارچههای دورریختنی آغاز شد. مدیر تلاش کرد با استفاده از شلنگ آتشنشانی آتش را خاموش کند، اما موفق نشد، زیرا شلنگ پوسیده و شیرِ آن زنگزده و بسته بود. با گسترش آتش، وحشت کارخانه را فرا گرفت. کارگران جوان سعی کردند با آسانسور فرار کنند، اما آسانسور تنها برای ۱۲ نفر طراحی شده بود و اپراتور فقط توانست چهار بار رفت و برگشت کند تا اینکه در اثر گرما و شعلهها از کار افتاد.
در تلاش ناامیدانه برای فرار، دخترانی که پشت آسانسور مانده بودند، خود را به داخل چاه آسانسور انداختند و جان باختند. دخترانی که از راهپلهها فرار کردند نیز سرنوشت دردناکی داشتند—در برخی خروجیها با درهای قفلشده روبهرو شدند و بسیاری بر اثر خفگی ناشی از دود یا سوختگی جان خود را از دست دادند.
کارگرانی که در طبقهٔ دهم بودند—از جمله مالکان—دو طبقه بالاتر از محل آتشسوزی قرار داشتند و توانستند به بام و سپس به ساختمانهای مجاور پناه ببرند. وقتی آتشنشانان رسیدند، با صحنهای وحشتناک روبهرو شدند. دخترانی که نتوانسته بودند خود را به راهپله یا آسانسور برسانند، درون کارخانه محاصره شده بودند و برای فرار از آتش از پنجرهها میپریدند. جسد کسانی که میپریدند روی شلنگهای آتشنشانی میافتاد و کار آتشنشانها را برای آغاز عملیات خاموشکردن سختتر میکرد. نردبانهای آتشنشانی نیز تنها تا طبقهٔ هفتم میرسیدند، درحالیکه آتش در طبقهٔ هشتم بود. در یکی از موارد، تور نجات برای گرفتن افرادی که میپریدند باز شد، اما سه دختر همزمان از پنجره پریدند و تور پاره شد. تورهای نجات در مجموع بیاثر بودند.
در ۱۸ دقیقه همهچیز پایان یافت. در مجموع ۱۴۶ نفر بر اثر آتشسوزی جان باختند—به دلیل سوختگی شدید، استنشاق دود، سقوط از ارتفاع زیاد یا آسیبهای ناشی از حادثه.
اهمیت آتشسوزی کارخانهٔ تریانگل شرتویست
این آتشسوزی به اتحاد کارگران سازمانیافته و سیاستمداران طرفدار اصلاحات کمک کرد، از جمله آلفرد ای. اسمیت، فرماندار ترقیخواه نیویورک، و سناتور رابرت اف. واگنر، یکی از معماران قوانین مرتبط با برنامهٔ نیو دیل رئیسجمهور فرانکلین د. روزولت. فرانسیس پرکینز، که در کمیتهای خدمت میکرد و به تأسیس کمیسیون تحقیق در مورد کارخانهها در نیویورک پس از آتشسوزی کمک کرد، بعدها به وزیر کار روزولت تبدیل شد.
اتحادیهٔ کارگران، راهپیماییای در پنجمین خیابان نیویورک در تاریخ ۵ آوریل برای اعتراض به شرایطی که منجر به این آتشسوزی شده بود، برگزار کرد. این راهپیمایی با حضور ۸۰٬۰۰۰ تا ۱۲۰٬۰۰۰ نفر همراه بود.
با وجود شواهد فراوان مبنی بر اینکه مالکان و مدیریت در آتشسوزی بهشدت کوتاهی کرده بودند، یک هیئت منصفه آنها را به قتل غیرعمد متهم کرد، اما دادستانی نتوانست آنها را محکوم کند. برای حل و فصل شکایات علیه آنها، مالک ساختمان اَش، جوزف جی. اَش، در نهایت به برخی از خانوادههای قربانیان ۷۵ دلار غرامت پرداخت. در همین حال، مالکان کارخانه، بلانک و هریس، از بیمهٔ خود برای هر مرگ کارگر ۴۰۰ دلار دریافت کردند.
با این حال، کشتاری که مسئول آن بودند در نهایت شهر را وادار به اجرای اصلاحات کرد. علاوه بر قانون پیشگیری از آتشسوزی سالاوان-هوئی که همان اکتبر تصویب شد، حزب دموکرات نیویورک نیز از حقوق کارگران حمایت کرد و به عنوان یک حزب اصلاحطلب شناخته شد. هر دو اقدام برای جلوگیری از فجایع مشابه در آینده حیاتی بودند.
آنچه مطالعه کردید ترجمه ای بود از مقاله ای که وبسیات معتبر آمریکایی منتشر کرده بود. منبع:
https://www.history.com/articles/triangle-shirtwaist-fire































































