• امروز : شنبه, ۱۷ شهریور , ۱۴۰۳
گفت و گوی خدا و بنده

ای فرزند آدم مریض شدم و به عیادتم نیامدی

  • کد خبر : 810
ای فرزند آدم مریض شدم و به عیادتم نیامدی
عن النبی صلی اللّه علیه و آله قال: قال الله تبارک و تعالی یابن ادم مرضت فلم تعدنی قال یاربّ کیف اعودک و انت ربّ العالمین قال مرض فلان عبدی فلو عدته لوجدتنی عنده و استسقیتک، فلم تسقینی، فقال کیف و انت ربّ العالمین فقال استسقاک عبدی فلان و لو سقیتة لو جدت ذلک عندی و استطعمتک، فلم تطعمنی، قال کیف و انت ربّ العالمین قال استطعمک عبدی فلان و لو اطعمته لو جدت ذلک عندی (17) ای فرزند آدم مریض شدم و به عیادتم نیامدی. و او در جواب می گوید: ای خدا چگونه از شما عیادت کنم در حالیکه تو پروردگار جهانیان هستی. خدا می فرماید: فلانی، بنده من مریض شد، چنانچه به عیادت او می رفتی هر آینه مرا در کنار او می یافتی. و از تو طلب آب کردم و مرا سیراب ننمودی. بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی، خدا می فرماید: بنده من از تو طلب آب کرد، چنانچه به او آب می دادی آن را در نزد من می یافتی. و از تو طعام و غذا خواستم، ولی مرا طعام ندادی، و بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی و خدا می فرماید بنده من فلانی از تو غذا خواست و اگر تو به او غذا می دادی آن را در نزد من می یافتی.

از پیامبر اسلام ص روایت شده که فرمودند خداوند متعال با بنده ی خود چنین سخن میگوید :
عن النبی صلی اللّه علیه و آله قال:
قال الله تبارک و تعالی
یابن ادم مرضت فلم تعدنی قال یاربّ کیف اعودک و انت ربّ العالمین قال مرض فلان عبدی فلو عدته لوجدتنی عنده و استسقیتک، فلم تسقینی، فقال کیف و انت ربّ العالمین فقال استسقاک عبدی فلان و لو سقیتة لو جدت ذلک عندی و استطعمتک، فلم تطعمنی، قال کیف و انت ربّ العالمین قال استطعمک عبدی فلان و لو اطعمته لو جدت ذلک عندی (17)

ای فرزند آدم مریض شدم و به عیادتم نیامدی. و او در جواب می گوید: ای خدا چگونه از شما عیادت کنم در حالیکه تو پروردگار جهانیان هستی. خدا می فرماید: فلانی، بنده من مریض شد، چنانچه به عیادت او می رفتی هر آینه مرا در کنار او می یافتی.
و از تو طلب آب کردم و مرا سیراب ننمودی. بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی، خدا می فرماید: بنده من از تو طلب آب کرد، چنانچه به او آب می دادی آن را در نزد من می یافتی.
و از تو طعام و غذا خواستم، ولی مرا طعام ندادی، و بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی و خدا می فرماید بنده من فلانی از تو غذا خواست و اگر تو به او غذا می دادی آن را در نزد من می یافتی.. و او در جواب می گوید: ای خدا چگونه از شما عیادت کنم در حالیکه تو پروردگار جهانیان هستی. خدا می فرماید: فلانی، بنده من مریض شد، چنانچه به عیادت او می رفتی هر آینه مرا در کنار او می یافتی.

اگر خوش داری که در درجات والای بهشت با ما باشی پس محزون و اندوهگین باش در حزن و اندوه ما
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=810
  • منبع : خالدین

برچسب ها

خاطرات مشابه

ثبت دیدگاه

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!