• امروز : یکشنبه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۴

انقلاب اسلامی ایران - جمهوری اسلامی ایران

پدر تخریب ایران، شهید علیرضا عاصمی
موشک هایی که میتوانست دژ دشمن را بشکافد

پدر تخریب ایران، شهید علیرضا عاصمی

از شهدای لشکر، شهید علی عاصمی را به یاد می‌آورم. روز اولی که وارد این مجموعه شدیم پس از آن‌که آموزش‌های برون‌مرزی را در پادگان غدیر دیده بودیم حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر از ما به گردان تخریب مأمور شدیم. من پیش از آن در مجموعه تخریب نبودم. برخورد ایشان بسیار دوستانه، اما در عین […]

نحوه شهادت شهید علیرضا عاصمی
چرا مردم را بترسانیم؟ ما آن بمب ها را خنثی می‌کنیم

نحوه شهادت شهید علیرضا عاصمی

خدا رحمت کند شهید علیرضا عاصمی را. ایشان مسئول تخریب لشکر شش ویژه پاسداران بودند. همانطور که در میان شهدای جنگ‌های ۱۲ روزه با اسرائیل، مغز متفکر ما، سردار رشید بود. از لحاظ نظامی، شهید رشید یک سر و گردن بالاتر از بقیه بود. اما از لحاظ تخریب، شاید در کل یگان‌های سپاه، شهید عاصمی […]

عملیات بیت المقدس هفت به روایت حاج مریدعلی محمدی
همه‌شان را کشتیم. تعدادی را هم اسیر کردیم

عملیات بیت المقدس هفت به روایت حاج مریدعلی محمدی

اما ماجرای عملیات بیت المقدس هفت… ما در سمت چپ ارتفاعات شیخ‌محمد قرار گرفتیم. شرایط بسیار سخت بود و هوا بسیار سرد. ساعت چهار صبح درگیر شدیم و نزدیک به پنج صبح مهماتمان تمام شد. گردان‌های بعدی که باید می‌آمدند، نیامدند. دلایل مختلفی داشت که اینجا جای آن نیست. از زیر ارتفاع، تقریباً هر چند […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مریدعلی محمدی
ورود من به جبهه از تنگه حاجیان آغاز شد

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مریدعلی محمدی

بسم‌الله الرحمن الرحیم بنده مرید علی محمدی هستم. نحوه آشنایی‌ام با جبهه و سال ورودم به لشکر ویژه پاسداران به این ترتیب بود که خب من طلبه بودم و بیست روز از آغاز جنگ گذشته بود. من وارد پایگاه بسیج شدم و از آنجا به «تنگه حاجیان» رفتیم؛ یعنی ورود من به جبهه از همان […]

عملیات فتح چهار به روایت حاج محمد صلاحی کجور
هدف عملیات، تخریب دکل‌های راداری بود

عملیات فتح چهار به روایت حاج محمد صلاحی کجور

عملیات فتح چهار، با هدف تخریب دکل‌های راداری بود که بر ارتفاعات کورک در استان اربیل مستقر شده بودند. در آن ارتفاع، تعدادی از مستشاران فرانسوی نیز حضور داشتند و به نیروی هوایی عراق کمک می‌کردند. این رادارها فضای هوایی را رصد می‌کردند و در صورت نفوذ جنگنده‌های ایرانی، مسیر را برای آنان دشوار می‌ساختند. […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج هومان جعفری
اولین اشتباه، آخرین اشتباهت است

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج هومان جعفری

بسم‌الله الرحمن الرحیم اینجانب هومان جعفری هستم. در آن روزگار، یعنی در ایامی که انقلاب به تازگی به پیروزی رسیده بود، گاهی از طریق رادیو، درگیری‌ها را رصد می‌کردیم. رسانه‌های آن زمان  به‌ویژه رادیو، ابزار اصلی اطلاع‌رسانی بود. یادم می‌آید که در اوایل درگیری‌ها در کردستان، جنگ از سنندج آغاز شد. در همین ایام، من […]

عملیات فتح یک به روایت حاج محمد صلاحی کجور
ماموریت ما بعنوان تخریب چی های گردان تخریب

عملیات فتح یک به روایت حاج محمد صلاحی کجور

در عملیات فتح یک، ماموریت ما بعنوان تخریب چی های گردان تخریب لشگر 6 ویژه پاسداران، هدف‌قراردادن پالایشگاه کرکوک بود. در آن زمان، ما در مجموعه تخریب بودیم و مأموریت‌مان شامل قطع جاده‌های مواصلاتی، تخریب دکل‌های فشار قوی و در نهایت، ورود به خود پالایشگاه در اواخر عملیات بود. اما در پایان، شهید قاسمی اعلام […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس، حاج محمد صلاحی کجور
از سال ۱۳۶۵، من به لشکر ۶ ویژه پاسداران پیوستم

راوی و رزمنده دفاع مقدس، حاج محمد صلاحی کجور

بسم‌الله الرحمن الرحیم. من محمد صلاحی کجور هستم، اهل شهرستان چالوس در استان مازندران. ورود ما به جنگ تقریباً از سال ۱۳۶۲ آغاز شد؛ در آن زمان سن زیادی هم نداشتیم. آشنایی ما با بسیج و سپاه در همین دوران شکل گرفت. پس از آن، مدتی در یگان طرح جنگل مشغول به برخورد با منافقین […]

روزی که خبر شهادت شهید مصطفی صدرزاده به دوستانش رسید
اولین شهیدی که از جمع ما جدا شد

روزی که خبر شهادت شهید مصطفی صدرزاده به دوستانش رسید

شهید محمد آژند، روضه های شب‌های محرم را بسیار زیبا می‌خواند، به‌ویژه شب سوم که متعلق به حضرت رقیه (س) است. او بسیار به حضرت رقیه (س) علاقه داشت و شب سوم را به‌سبک استاد حاج منصور ارضی می‌خواند. در شب عاشورا، وقتی خبر شهادت مصطفی صدرزاده رسید، همه ما شوکه شدیم. همه میدانستند اما […]

آخرین دیدار با شهید محمد آژند
نگران نباش من اسم تو را هم به لیست اضافه می‌کنم

آخرین دیدار با شهید محمد آژند

شهید محمد آژند مداح هیئت ما بود و بسیار خوش‌قلب و شاد بود. من در طی بیش از بیست سال رفاقت با او، هیچ‌گاه او را عصبانی ندیدم. او بسیار به بیت‌المال حساس بود. ما قرار بود با هم به سوریه اعزام شویم اما اسم من رد شد. محمد گفت: « نگران نباش من اسم […]

نحوه شهادت شهید محمد معافی
از شهداي دیگری که با آن‌ها رفاقت داشتم

نحوه شهادت شهید محمد معافی

از شهداي دیگری که با آن‌ها رفاقت داشتم، شهید محمد معافی بود. او مسئول آموزش تیپ ما بود و بسیار جدی و متعهد بود. او پسر کوچکی داشت و بسیار به او علاقه‌مند بود. یک روز، محمد به من گفت: «چند سال است که به پسرم قول داده‌ام دوچرخه بخرم. امروز می‌خواهم برایش بخرم.» رفت […]

شهید عباس دانشگر مثل مادرش حضرت زهرا (س) به شهادت رسید
انفجار باعث سوختن بخشی از پیکر او شد

شهید عباس دانشگر مثل مادرش حضرت زهرا (س) به شهادت رسید

در یک سفر به مازندران که برای شرکت در مراسم یادبود ابراهیم عشریه رفته بودیم، خبر شهادت شهید عباس دانشگر را شنیدیم. ما در راه بودیم که یکی از دوستان زنگ زد و گفت: «عباس شهید شده است». وقتی به سردار حاج حمید اباذری، که برای سخنرانی آمده بود، این خبر را دادم، اول سکوت […]

انگار خداوند، سگ ها را مامور کرده بود تا ما را نجات دهند
فهمیدیم هم راه را گم کردیم و هم معبر میدان مین را

انگار خداوند، سگ ها را مامور کرده بود تا ما را نجات دهند

یک  شب با سید یوسف مولایی ، سید فتاحی و یک نفر عراقی به مأموریت رفته بودیم. سال ۷۱، وقتی کردستان عراق مدار ۳۶ درجه را اعلام کردند، دستور آمده بود از بالاکه در مناطق غرب کشور مثل مندلی، دو شیخ، زرباتی و این‌ها شناسایی انجام شود. به ما تاکید کرده بودند: «اگر دستگیر شدید، […]

ابراهیم عشریه عارف بالله بود و من هم او را نشناختم
توصیف آیت الله احدی از شهید ابراهیم عشریه

ابراهیم عشریه عارف بالله بود و من هم او را نشناختم

یک روز در مراسمی که برای شهید سجاد عفتی گرفته بودند حاج آقای احدی (آیت‌الله احدی) را دعوت کرده بودند. آیت‌الله احدی در قم ساکن هستند و آنجا منبر دارند و جلسات متعددی برگزار می‌کنند. ابراهیم از شاگردان ایشان بود ولی من تا آن زمان نمی‌دانستم. ایشان آمدند و در آن سخنرانی بسیار زیبایی کردند […]

نماز شب های شهید ابراهیم عشریه
آنها که راه را بلد بودند شهید شدند و ما ماندیم

نماز شب های شهید ابراهیم عشریه

در حلب سوریه که بودیم، من شب‌هایی با ابراهیم بودیم اما در مقطعی از هم جدا شدیم؛ ابراهیم با بقیه بچه‌ها در مقر بودند و من را به خاطر تخصص‌هایی که داشتم به مقر دیگری آوردند. هرچند بعداً دوباره برگشتم پیش آنان اما چند روزی با هم نبودیم. قسم می‌خورم به خدا، یک شب ندیدم […]

روزی که ابراهیم عشریه رزق شهادتش را از حضرت رقیه (س) گرفت
پدرم گفت این رفیقتان حتما شهید میشود

روزی که ابراهیم عشریه رزق شهادتش را از حضرت رقیه (س) گرفت

روز اعزام ما بچه های کهنز به سوریه فرا رسید. قرار بود که ساعت چهار در فرودگاه بین‌المللی امام خمینی (رحمة الله علیه) حاضر باشیم. بدلیل شوق و اشتیاقی که برای اعزام داشتیم، همه مان زودتر از ساعت قرار به فرودگاه رفته بودیم. مثلاً من فکر کنم ساعت سه در فرودگاه بودم. البته دقیقا در […]

اینگونه رفاقت با شهدای مدافع حرم کهنز آغاز شد
مصطفی صدرزاده، سجاد عفتی، ابراهیم عشریه

اینگونه رفاقت با شهدای مدافع حرم کهنز آغاز شد

از سال ۱۳۷۴ که در شهریار ساکن شدیم، تا زمانی که به سوریه رفتیم و جانباز شدیم و پس از آن دوباره توفیق حضور یافتیم، تا سال ۱۴۰۰، با شهدا و رزمندگان بسیاری توفیق آشنایی داشتیم که سرآمدشان شهید مصطفی صدرزاده است. البته دیگر نمی‌توان او را شهید شاخص کشوری خواند، بلکه ایشان شهید شاخص […]

راوی و رزمنده مدافع حرم، حاج رضا سلمانی
در سال ۱۳۹۵ توفیق جانبازی پیدا کردم

راوی و رزمنده مدافع حرم، حاج رضا سلمانی

بسم الله الرحمن الرحیم نام من رضا سلمانی است. متولد 21 شهریور سال ۱۳۵۹، در شهرری یا همان شاه عبدالعظیم خودمان هستم و در بیمارستان فیروزآبادی متولد شده ام. دوران کودکی را در شهر ری و بخش عمده‌ای از آن نیز در محله کیانشهر گذرانده ام. تا سال ۱۳۷۴ در همان کیانشهر ساکن بودیم. به […]

انرژی هسته ای حق و اقتدار ایران در کلام شهید دکتر طهرانچی
ایران، مقتدر در فناوری هسته‌ای؛ کابوس نظام سلطه!

انرژی هسته ای حق و اقتدار ایران در کلام شهید دکتر طهرانچی

روزی که مردم به خیابان آمدند و شعار دادند: «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست »، این شعار کابوسی بزرگ برای نظام سلطه بود. بیایید به یاد بیاوریم که پیش از مطرح شدن بحث هسته‌ای، اروپا چه نگاهی به ما داشت و چه مذاکراتی با ایران انجام می‌داد؟ وقتی پای انرژی هسته‌ای به میان آمد، گفتگوها […]

روایت شهادت یک راننده جرثقیل در جنگ دوازده روزه
آخرین امداد، محمد فقط برای کمک رفته بود!

روایت شهادت یک راننده جرثقیل در جنگ دوازده روزه

‍ در اوایل دوران جنگ، یک خودروی نظامی سپاه مورد اصابت قرار گرفت و برای جابجایی آن نیاز به جرثقیل بود. اما سپاه منطقه در آن لحظه، دسترسی به جرثقیل نداشت. بنابراین، به سرعت با رانندهٔ یک جرثقیل خصوصی تماس گرفتند که اسمش محمد دالوندبود. او که نه ظاهری انقلابی داشت و نه در آن […]

از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا
حکایتی از زندگی شهید حمیدرضا ترابی

از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا

از دیگر شهدا، حمیدرضا ترابی را داریم. ایشان بچه تهران بودند و با چند نفر از بسیجی‌هایی که برای بازدید به منطقه آمده بودند، با گردان تخریب آشنا شدند. آن‌ها آن‌قدر شیفته گردان شدند که ماندگار شدند. در عملیات والفجر مقدماتی، اکثر بچه های ما مجروح شدند، اما دوباره برگشتند و در عملیات والفجر ۸ […]

فرمانده تخریب لشگر ۴۳ امام علی(ع)، شهید علی ابدی
ماموریت در کردستان

فرمانده تخریب لشگر ۴۳ امام علی(ع)، شهید علی ابدی

پس از اتمام دوره ی آموزشی ما در سال 1362، آمدند و به ما گفتند از قرار گاه نجف اشرف قرار است برای سخنرانی بیایند و گفتند چند تن از نیرو ها به انتخاب خوشان بروند. شهید علی ابدی که در آن زمان فرمانده مهندسی منطقه بود و سردار محسن بحرینی آمدند و درباره تخریب […]

موسس و فرمانده تخریب در شمال کشور؛ شهید محمد رحیم بردبار
من می‌خواهم گروه تخریب تشکیل دهم

موسس و فرمانده تخریب در شمال کشور؛ شهید محمد رحیم بردبار

همیشه فکر میکردم که فرمانده، حداقل پنج یا شش سال از من بزرگ‌تر است. اما پس از شهادت شهید بردبار، فهمیدم که جوان‌تر بوده و فقط 4 ماه بزرگتر بوده است و به دلیل ابهت بالایی که داشت من متوجه تفاوت سنی اندکمان نشده بودم . این فرمانده، آدمی بسیار جدی، منظم، در عین حال […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج سید حسین دلزنده
بسم اللهی که راهگشای ماموریت های ما شد

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج سید حسین دلزنده

بسم‌الله الرحمن الرحیم بنده سید حسین دل زنده متولد سال 1341 در شهر رشت هستم . از سال‌های جوانی درگیر این مسیر شدم. آن زمان، هنوز این‌قدر «سوارِ» این راه نشده بودیم؛ اما با گذشت زمان و بالا رفتن سن، متوجه شدیم که این مسیر، نه یک انتخاب، بلکه تکلیفی الهی است. در میانه بیان […]

غسل شهادت شهید مالک خسّافی
حالا چه وقتی برای این کاره؟

غسل شهادت شهید مالک خسّافی

از دیگر شهدا و چهره‌های شاخص گردان ما، مالک خسّافی را باید نام برد. ایشان سرباز بودند و در عملیات بدر شرکت داشتند. در جریان عقب‌نشینی، ما چند نفر را فرستادیم تا دکل‌ها و مقر ها را تخریب کنند. هدف این بودکه عراق نتواند آن‌ها را تسخیر کند و پل‌های ما را منهدم نماید تا […]